کتاب «معجزه جاوید» خوانشی انتقادی به قرآن پژوهیِ محمد عابد الجابری است که به بررسی و شناخت دیدگاه وی میپردازد.
الجابری، دو اثرِ مشهور در حوزه قرآن پژوهی دارد که موجبات بحث و گفتگو و چالش در میان قرآن پژوهان را فرهم ساخت. ایشان معتقد است که درک قرآن هنگامی کامل و صحیح شکل میگیرد که براساس ترتیب نزول مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. و حتی درک صحیح سنت را از دریچه ترتیب نزول قرآن میداند. اعتقاد به نظم بین قرآن و سنت باعث میشود که اشتباهاتی را بر اغلب مفسرین پیشین خود وارد بداند.
جایگاه قصص قرآن در باور مرحوم محمد عابد الجابری، تربیتی و اندرزگونه است و ایده قصص قرآن به مثابه برهان را مطرح میکند.
جابری همچنین در تفسیر خود که خود بر اساس ترتیب نزول قرآن به رشته تحریر در آورده است، به تقسیمبندی سورهها بر اساس دوره تاریخی سیره پیامبر میپردازد و آنها را در دستهبندیهای خاصی بازخوانی میکند. او مانند سایر مسلمانان بر اعتبار دائمی قرآن صحه میگذارد و بر همین اساس نیز استدلال میکند که تفسیر قرآن بر اساس روند نزول، صحیحتر خواهد بود و همین روشمند کردن آن باعث میشود تا در قید و بند مفسران پیشین نمانیم و بتوانیم درک کاربردی از قرآن داشته باشیم.
دکتر محمد عماره، مؤلف کتاب، مهمترین انتقادهایی که الجابری به قرآن کریم وارد کرده را مورد بررسی قرار میدهد و ادلهای محکم در برابر ادعاها و اشتباهات او به صورت علمی و تفصیلی ارائه میکند.
آنچه که این کتاب را متمایز میکند سهولت در ارائه است. نویسنده، با توجه به شناخت و ارتباط نزدیکی که با مرحوم الجابری داشته فهم عمیقتری از ایشان و نوشتههای ایشان دارد و با افکار و اندیشهها به ویژه در مسألهی قرآن پژوهی به خوبی آشناست.
نگارنده، کتاب ارزشمند حاضر را در چندین قسمت مختلف به نگارش درآورده است. در بخش اول، جابری و سنت، به نقد برخی آرای الجابری که بر سنت پیامبر وارد ساخته، میپردازد و به آنها پاسخ میدهد. در بخش دوم نیز بر تفکر الجابری و ترتیب نزول قرآن اشکالاتی را وارد میسازد و به تفصیل به آنها میپردازد و در بخش سوم و چهارم نیز به بیان اشتباهات فکری ایشان و سایر همفکرانشان میپردازد.
با وجود افکار نواندیشان امروزی که در جامعه ایران نیز از رنگ و بوی خاصی برخوردار است، مطالعه این کتاب و آشنایی با روند فکری محمد عماره که در اصلاح افکار نو اندیشان، گامهای مفیدی برداشته است و آثار فاخری به جامعه ارائه کرده، بسیار مفید خواهد بود.
آقای یاسین عبدی این کتاب را به زبان فارسی، ترجمه کرده است.
در این کتاب، مصطفی حسینی طباطبائی به نقد سخن دکتر عبدالکریم سروش در خصوص الهام پنداری وحی پرداخته است.
قیاس وحی با شعر قیاسی دور از تحقیق و صواب است. به راستی شاعری کجا و پیامبری کجا؟ در کتب سیره آوردهاند که پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم به عنایت خداوندی پیش از بعثت نسبت به دو چیز بیزار شده بود، یکی بتپرستی و دیگری شعر سرایی.
چنانچه از خود آن بزرگوار آمده که فرموده: « َمّا نَشَأتُ بُغِضَتْ إلَیَّ ألاوثانُ و بُغَّضَ ألیَّ الشَّعُر» «چون رو به بزرگ شدن نهادم بتها در نظرم منفور و ناپسند آمدند و نیز از شعر تنفر پیدا کردم.» و این امر کار خدا بود تا پیامبر (ص) در وادی شعر وارد نشود.
دکتر سروش در پاسخ به این پرسش که آیا شخص پیامبر (ص) نقشی فعال و حتی تعیینکننده در تولید متن قرآن داشته است؟ معتقد است که پیامبر (ص) به نحوی دیگر آفرینندهی وحی است بدین معنی که آنچه او از خدا دریافت میکند را به زبانی که خود میداند و به سبکی که خود به آن اشراف دارد و با تعابیر و دانشی که خود در اختیار دارد، منتقل میکند.
ایشان در جای دیگر ادعا میکند «وحی تابع پیامبر (ص) بوده، نه او تابع وحی» که با بررسی آیات قرآن به نادرست بودن این مدعا خواهیم رسید.
آقای دکتر سروش تئوری تازهای دربارهی «وحی نبوی» مطرح ساخته و آن را «رویای رسولانه» نامیده است.
حال با توجه به ادعای جناب دکتر پرسشهایی به میان میآید که باید از ایشان پرسید:
1- به نظر شما، با نبودن هیچ ضابطهای برای تعبیر رویاهای نبوی، چرا قرآن رویاگونه سخن گفته است؟
2- چرا برعکس نظر شما، قرآن ادعا دارد که «کتابی مبین» است با آنکه تعبیر رویا امر روشنی نیست؟
3- چرا اگر قرآن رویاگونه سخن گفته است، پیامبر اسلام (ص) قواعد تعبیر رویا برای امتش بیان نفرمود تا آنان مقاصد قرآن را دریابند؟
آیا دکتر سروش پاسخی برای این پرسشها دارد؟
آیا گواهان این تئوری او را تصدیق میکنند؟
کتاب حاضر پاسخی است بر آنچه دکتر سروش «رویای رسولانه» خوانده است.
کتاب «حقوق و آزادی های زن در اسلام» بیان حقوق از دست رفتهی زن زیر لوای اسلامگرایان تاجر (تاجران اسلام) و رهیده از چنگال اسلام ستیزان است.
نویسنده مسائلی را عنوان و بررسی نموده که منشأ دینگریزی بسیاری و به خصوص زنان از اسلام است. مسائلی مانند ارث زن که به تصور بیشتر افراد جامعه و تبلیغ سوء مخالفان اسلام نصف ارث مرد است (در حالی که در بعضی شرایط ارث زن بیشتر از مرد است). همچنین نصف بودن شهادت و گواهی زنان که به آیه 282 سوره بقره استناد میشود.
در جوامع اسلامی به ویژه زنان و مردان تحصیل کرده، جوانان و روشنفکران نه تنها چهره ترسیم شده از زن را ناپسند می دانند بلکه از اینکه زن مسلمان در جهان با چنین چهرهای شناخته میشود، آزرده خاطر میگردند. چهرهای که زن به دلیل محدود بودنش در آن فضا و به تاراج رفتن حقوق انسانی خویش دائماً از برچسب اسلامی خوردن فراری است.
نگرش اسلام نسبت به مسئله ی حقوق و آزادی های زنان که بحث ها و چالش های بسیاری را برانگیخته، رویکردی میانه است. تبیین و تحقق این رویکرد مرهون ازالهی شبهات و شبهه پراکنیها از آن است. کتابهای زیادی در این خصوص نگاشته شدهاند -که کم هم نیستند- اما به ندرت به تبیین و توضیح مسائل قرآنی که موجب شک و شبهه شدهاند پرداخته است. مسائلی مانند ارث و شهادت زن، ریاست و ولایت زن و مسائلی خاص زنان که موجبات نارضایتی زنان را به دنبال دارد، هنوز هم برای بسیاری نامفهوم است. آنچه در این کتاب عرضه میشود پاسخگویی به برخی از شبهات افراط گرایان دینی و لادینی است که یکی به مدد میراث و اندیشههای متدینانه و با هدف گوشهنشین کردن زن و دیگری به کمک شعارهای آزادیخواهانه و به هدف تاراج روحیهی زنان، مسئلهی زن را نوک پیکان مناظرات و جدلهای خود قرار دادهاند.
دکتر محمد عماره مؤلف کتاب، متفکر، دین شناس و فیلسوف معاصر مصری، متولد 1931 استان کفرالشیخ است. وی بیش از صد کتاب و مقاله تدوین نموده است.
در واقع اسلام، انتساب و وابستگی مردم به سرزمین، ملت و قبایل آنها را تغییر نمیدهد زیرا این مسأله امری الهی است و هیچ راهی برای تغییر آن وجود ندارد، اسلام مخالف ملی گرایی نیست بلکه خود معرف به ملیتهاست و در چند جای قرآن نیز به وجود ملتها اشاراتی داشته است.
اسلام تنها منکر این امر میشود که رابط گرد آمدن و تجمع مردم، چیزی غیر از اسلام باشد. غیر از عقیدهی صحیح در مورد خداوند، یعنی رابطه نه خونی باشد نه سرزمین و نه زبانی و نه مصالح مادی.
اسلام با آموزههای خود که کاملاً با فطرت سالم همخوانی دارد اعضای جامعهی انسانی را مانند یک خانواده گرد هم آورد و افرادی را بر این اساس تربیت نمود که هنگام رسیدن به قدرت و پست و مقام در خدمترسانی به ملتهای مختلف شب را به روز دوختند.
اما جریان ملیگرایی و میهنپرستی، ولاء را منحصر در دایرهی ملیت یا سرزمین مینماید یعنی مثلاً یهودی و مسیحی و مشرک عرب را با مسلمان عرب در یک سطح قرار میدهد زیرا معیار ناسیونالیسم این را میطلبد. ولی دین اسلام این امر را رد مینماید. جهان اسلام در طول قرنها است واحدی بود که در زیر پرچم توحید میزیست طوری که یک مسلمان از چین یا مراکش به بغداد یا شیراز میآمد در حالی که هیچ مدرکی به همراه نداشت که ملیت یا وطن وی را مشخص کند، با این وجود به هر سرزمینی که وارد میشد با استقبال برادران دینی خود روبرو میشد، هرچند که زبان و رنگ پوست آنان با او فرق داشت زیرا اسلام تمام این موانع جاهلی را از سر راه برداشته بود.
کتاب ملی گرایی و اسلام که توسط استاد محمد قطب نوشته و توسط خداداد مطاعی پور به زبان فارسی ترجمه شده است، پیرامون همین موضوع نگاشته شده است.
«اسرائیلیات معاصر» عبارت است از همه شایعات و خرافات و دروغها و اباطیلی که در این زمانه بین مردم پخش شده و نقشی مهم و مستقیم در تخریب و تباه نمودن زندگی این عصر دارد.
«اسرائیلیات» اصطلاحی خاص است که علمای پیشین آن را بر تمامی خرافات و اسطورهها و دروغها و شایعهها و اخبار و روایاتی که صحیح نیستند، اطلاق نمودهاند؛ به خصوص در آنچه که در ارتباط با داستانهای پیشینیان و اخبار گذشتگان است. اسرائیلیات منسوب به بنی اسرائیل است، البته بعضی مصدر مسیحی و رومی هم دارند اما به خاطر غلبه و ظهور صبغه و رنگ یهودیت، عنوان «اسرائیلیات» بر آنها اطلاق شده است. اسرائیلیات دو گونه است: پیشین و معاصر. پیشین مطالبی در رابطه با داستانهای پیشینیان و اخبار و رویدادهای گذشتگان است؛ اخبار و معلوماتی مانند اصل دنیا و جزئیات آفرینش، اباطیلی منسوب به پیامبر اسلام و شبهات بسیاری که کینهتوزان بر ضد اسلام برانگیختهاند. معاصر هم شامل هر گفتار و کردار نادرست و دروغی که میان مردم اعم از مسلمان و غیر مسلمان منتشر میشود.
پیوندی مستحکم میان اسرائیلیات و یهودیان وجود دارد، زیرا اسرائیلیات منتسب به آنان بوده و در بیشتر مواقع از آنان نشأت گرفته است. همهی اخبار و علوم یهود جزء اسرائیلیات است اما همهی اسرائیلیات از آنِ یهودیان نیست بلکه بخشی از آنها از غیر یهودیان است. اسرائیلیات عامتر از چیزی است که در نزد یهودیان است؛ همهی علوم و روایات یهودیان از اسرائیلیات است. پس، از این اسرائیلیات هر سخن باطلی و هر کلام دروغ و اندیشه ناصوابی، گوینده آن هر کس که باشد، جزو اسرائیلیات است.
این کتاب ابتدا ارتباط میان یهود و اسرائیلیات و نشانههای علم و دانش یهودی را بیان میکند، سپس از اسرائیلیات معاصر که در عصر سیطره و چیرگی یهودیت گسترش یافته سخن گفته است. مروجین معاصر اسرائیلیات معرفی شده و همچنین هفت عرصه بارز اسرائیلیات در این کتاب معرفی و شـرح داده شده است. نمونههـای آشکار اسرائـیلیات در حـوزه اندیشه و جـهانبینی، حـوزه وجودگرایی، حوزه اقتصادی، حوزه سیاسی، حوزه مسائل اجتماعی و نحوه تعامل زن و مرد، اسرائیلیاتی در نگرش به اسلام، اسرائیلیاتی در حوزه مبارزه با یهود و... .
اغلب مطالب کتاب «اسرائیلیات معاصر (مجموعه گنجینه های قرآن)» موضوع سخنرانی دکتر صلاح عبدالفتاح خالدی در مرکز فرهنگی اسلامی در کشور عمان بوده است.
مؤلف کتاب «اشارات ربانی عبارات انسانی؛ نگاهی متفاوت به مسائل قرآنی» همانگونه که از عنوان اثر پیداست به تفاوت برداشت انسان از کتاب و سنت و اصل متن قرآن و فهم صحیح احادیث همخوان با رهنمودهای قرآنی میپردازد و به بررسی تاریخی مسائلی که در واقع جزئی از عرف و عادات مردم بوده، نه دستورات اسلام که امروزه از بد اقبالی، مسلمانان آن عرف و عادات را به عنوان دستورات دینی لازم الاجرا میدانند و این بدفهمی و کجفهمی مسلمانان، راه را برای منتقدان یا مغرضان و دشمنان دین اسلام باز کرده است که آن مسائل را به عنوان نقص و کاستی در دین اسلام با آب و تاب تبلیغ کنند و در دل مسلمانان یا کسانی که میخواهند به سوی اسلام گرایش داشته باشند، شبهه بیفکنند و چهرهی دین اسلام را کور و غبارآلود نشان دهند، میپردازد.
مؤلف کوشیده است که به صورت مختصر و مفید مسألهی مورد مناقشه در هر فصل را با دلایل قانعکننده آیات قرآنی و احادیث متناسب با موضوع و آرای صاحبنظران به چالش کشیده و قضاوت را به خواننده واگذار کرده است و در پایان هر فصل پینوشت و منابع مورد استفاده در هر فصل را بازگو کرده که این کار تحقیق برای خواننده را آسان میسازد.
نشر احسان این اثر را در قطع وزیری، در سال 1396 به چاپ رسانده است.
در سالهای اخیر انگشت اتهام به سوی اسلام و اسلامگرایان بوده تا آنان را عاملان خشونت و مسببان تروریسم جهانی بنامند. این در حالی است که روح اسلام با خشونت مخالف است و توصیههای فراوانی به پرهیز از خشونت دارد.
نویسنده در کتاب «اسلام و نفی خشونت و افراط گرایی» سعی کرده است دیدگاه اسلام را در خصوص تروریسم و خشونت بررسی کرده و دلایل و توجیهات برخی اسلامگرایان افراطی را برای اعمال غیرقابل قبول خود به چالش بکشد. نگارنده بر این باور است که باید روشنفکران و مبلغان دین اسلام در مقابل هجمهی سیاهسازی چهره اسلام موضعگیری کرده و مانند همیشه با عزمی راسخ به تعیین مواضع اسلام میانهرو بپردازند.
این اثر نیز بر همین مبنا و با نیتی خیرخواهانه به رشتهی تحریر درآمده است.
مسألهی خشونت هنگامی معضلآفرین میشود و به مشکل پیچیدهای مبدل میشود که برخی از گروههای اسلامگرا با صراحت تمام، مسئولیت عملیات را به عهده میگیرند. آنان مدعی هستند که بهکارگیری اینگونه ابزار قهرآمیز، در دفاع از اسلام و تمامیت ارضی ممالک اسلامی و طرد و اخراج دشمن از کشورهای اسلامی، و همچنین ارعاب آنان مفید و مؤثر واقع میشود، و در سایهی انجام آنها، آتش دشمنی دشمنان خاموش میگردد و فروکش میکند، و آنان را از اتخاذ مواضع خصمانهی نوین و تهاجمگرا، بر تعامل با مسلمانان باز میدارد.
خشونت و خشونتگرایانی که اندیشهی افراطی با خود دارند، و سازمانهای اسلامگرای افراطی برخواسته از میان جوامع اسلامی که حقیقتاً ابزارهای خشونتآمیز را مجاز میدانند، نتوانسته و نمیتواند نماینده واقعی و تفسیرگر حقیقی آموزههای اسلامی باشند. تلاش نگارنده در این کتاب بر این است که با سیری در درون متون اصیل اسلامی و نگاهی به افق دوراندیش آن و ملاحظه کردن مقاصد اصلی و تبعی مفاهیم قرآنی و سنت نبوی، و مضمون پیامهای هدایتگری که به شیفتگان مکتب نبوی منتقل میسازند، چهرهی رعبآور، هراسافکن و خشونتگرا را از دین اسلام بزداید و چهرهی اصلی را که همان آیین مهرورزی، صلح، محبت، مسالمتآمیزی و عطوفت است، ترسیم کند. همان اسلامی که پرستوی عشق و صمیمیت و همای رحمت و رأفت است. نویسنده میگوید چهرهی متضاد و منفوری برای اسلام ترسیم کردهاند که با رسالت اسلام در راستای جهانی بدون جنگ و خونریزی و تبعیض و خشونت در تضاد است. مؤلف برای رسیدن به مطلوب، نوشتهی خود را به دو بخش تقسیم کرده است. که در بخش نخست به اثبات مسالمتخواهی در اسلام، و صلحآمیز بودن پروژهی اصلاح دعوت اسلامی پرداخته است و در بخش دوم به نفی خشونتگرایی و بهکارگیری ابزارهای مسالمتآمیز به جای ابزارهای خشونتآمیز پرداخته است.
نشر احسان این اثر را در سال 1391 و در قطع رقعی چاپ و منتشر کرده است.
پرستش خداوند و فرمانبرداری از او و تنظیم حیات بر اساس شریعت الهی با بارش باران و توسعهی دارایی و اموال و افزایش فرزندان و رویش گیاهان و تمامی امور عالم هستی مرتبط است؛ به همین دلیل چنانچه یکی از اجزای عالم هستی استثنا شده و مسیر دیگری برای آن در نظر گرفته شود، آنگاه از مسیر اصلی منحرف شده و دیگر اجزای عالم هم در حرکت خود با مانع و اشکال مواجه میشوند و نظم موجود به هم میخورد... . (از متن کتاب)
انسان یکی از مخلوقات جهان هستی است؛ بنابراین او تنها آفریدهی جهان نیست، بلکه مخلوقات زیادی از گونههای دیگر نیز با انسان در زندگی شریک هستند؛ اما روشن و بدیهی است که وی اشرف مخلوقات و برترین آنها بوده و آفریدههای دیگر، مسخر انسان و در خدمت او میباشند.
اگر موجودات جهان از نظر مقام و درجهی خلقت (مراتب آفرینش) از سادهترین تا کاملترین آنها را تقسیمبندی کنیم، به صورت زیر در خواهند آمد: 1- جمادات 2- گیاهان 3- جانوران 4- انسان
هرچند انسان جزء جانداران است، اما به مراتب از آنها برتر است؛ زیرا سیستم بدن انسان از جانوران پیچیدهتر است. انسان دو ویژگی بسیار مهم دارد که سایر موجودات فاقد آن دو ویژگی هستند:
1- علم 2- اراده. به دلیل این دو ویژگی مهم است که برای جان انسان اصطلاح روح را به کار میبرند. روح در اصل به معنی نفس به کار میرود. نفس هم عبارت است از حرکت هوا در ششها و دستگاه تنفسی. پس میتوان گفت که روح عبارت است از نیروی حرکتدهنده. هر چند این نیرو در گیاهان و جانوران نیز وجود دارد، اما همانند آنچه در انسان است، تکاملیافته نیست؛ به همین دلیل واژهی «روح» برای آنها به کار نمیرود.
منشأ این دو ویژگی اساسی (علم و اراده) که در انسان وجود دارد، تأثیر روح است.
نویسندهی کتاب انسان و مسیر زندگی، انسان و مسیرهای پیش روی او را اول تعریف و بعد مسیر تکامل آن را به سمت هدفی واحد و مقدس تعیین و مشخص نموده است.
استاد ناصر سبحانی این کتاب را نگاشته و نشر احسان در سال 1395 در قطع رقعی، چاپ و منتشر نموده است.
مخاطب کتاب «آسیب شناسی دینداری و دعوتگری» تمام مؤمنان و خصوصاً دعوتگران به دین الهی است، تا در راستای مسئولیتهای خطیر خود دچار یأس و ناتوانی نگردند.
سعی شده است این کتاب، آسیبهایی را که بر افکار و اخلاق و کردار مؤمنان ساری و جاری میگردد، مورد کنکاش قرار دهد، و به روش حکیمانهای به پیشگیری و درمان آن بپردازد. بیان مسائلی که راهگشای رشد معنوی و سعادت بشری است در فصول این کتاب قابل مطالعه است.
آسیبهای مورد بحث، عموماً در افراد به درجات مختلف یافت میشود. و ممکن است انسان مؤمن را از ادای وظیفه و انجام رسالت خود باز دارد.
درمان آلام ایمانی و صیقل دادن ضمیر انسانی با باران رحمت الهی، نتیجهای است که مؤلف در پی آن است.
برای دعوتگران در عرصهی عمل اسلامی، و همهی اهل ایمان در روند فراهم نمودن مقدمات و لوازم مسئولیتها و آمادگی کافی در همهی زمینهها و برای آن که از کاروان زندگی مؤمنانه به جا نمانده، و دچار ناتوانی و ایستایی نشوند. بیان و توضیح راهنماییهای راه، ضرورتی اجتنابناپذیر و غیر قابل چشمپوشی است. ضرورتی که دعوت به سوی خدا و تلاش برای حاکمیت دین او بر زمینیان آن را ایجاب میکند.
شاید بتوان گفت که مهمترین آن رهنمودها نشان دادن آسیبها و بیماریهایی است که ممکن است برخی از دینداران و دعوتگران به آنها مبتلا شوند، که در صوت مبتلا شدن آنان را از ادای نقش و انجام مسئولیت خویش باز میدارد.
بسیار به جاست که در مورد آن عوارض و آسیبها، برای آن که دعوتگران از آنها پرهیز نموده، و زنگارشان را با باران رحمت خداوند از خود پاک نمایند، کوتاه و مختصر به بررسی و بیان آنها پرداخته شود.
کتاب آسیب شناسی دینداری و دعوتگری، ترجمهی کتاب «آفات علی طریق» اثر دکتر سید محمد سید نوح از شخصیتهای عالم و یکی از استادان دانشگاه کویت میباشد، که آن را با اسلوبی خاص نوشته است و به صورت مقالاتی و مجلسی مشهور به «المجتمع» منتشر شد، سپس به صورت کتاب به رشتهی تحریر در آمده است.
از جمله ویژگیهای این کتاب اولویتبندی کردن موضوعهای مورد بحث است. بدین صورت که بعد از تعریف لغوی، تعریف اصطلاحی و شرعی کرده، سپس به بیان اسباب پیدایش و آثار آن بر افراد و اجتماع و مظاهر و علامتها میپردازد و در خاتمه، راه درمان آن را نشان میدهد.
مترجم کتاب عبدالعزیز سلیمی متولد روانسر کرمانشاه است.
عقیده به خدایی که دوست انسان است و به او محبت میورزد، به او شرف و کرامت داده و او را از همهی مخلوقات برتر آفرید، به طوری که ملائکه را امر به سجده کردن آدم فرموده و نیز او را به عنوان خلیفه و جانشین خود به زمین فرستاده و از همه بالاتر از روح خود در وی دمیده و تمام مخلوقات و نظام کائنات را برای خدمت به وی آفریده، انسان را از احساس تنهایی و سرگردانی نجات میدهد و آرامش و سکون خاطر وی را تضمین میکند. (از متن کتاب با اندکی دخل و تصرف)
کتاب «معنویت و امنیت، تحقیقی پیرامون نقش اعتقادات دینی در بازدارندگی از جرم» همانطور که از عنوانش پیداست جستاری است مختصر پیرامون نقش و تأثیر اعتقادات و باورهای دینی به طور عام، و دین اسلام به طور خاص، در پیشگیری و ممانعت از ارتکاب جرم و جنایت. آنچه در این رساله ارائه شده مربوط به خودسازی آحاد افراد جامعه است.
بدیهی است از وقوع جرم و جنایت، بزهکاری و اعمال ضد اخلاقی مصون خواهد ماند. در این کتاب سعی شده است با استناد به آیات و روایات و نمونههای واقعی در عالم خارج و در بستر تاریخ، موضوع، مورد بررسی قرار گیرد.
نویسنده این کتاب سید شهاب الدین موسوی متولد بیرجند ایران است. نشر احسان این کتاب را در 104 صفحه منتشر کرده است.
کتاب «انسان در جستجوی خوشبختی: مقایسهی دیدگاه قرآنی و بشری»، در پس معرفی یکی از سخنان مهم حاکم بر زندگی بشر است. خداوند سنتهای بسیاری جهت زندگی ما حاکم ساخته و بشر و موجودات جهان را در چهارچوب این سنتها اداره میکند. این کتاب یکی از سنتهای الهی، سنت ابتلاء و امتحان را که با سرنوشت انسان و فرجام او پیوندی تنگاتنگ دارد، در آیات قرآن کریم و دیدگاههای دانشمندان و دادههای علمی مورد کاوش و بررسی قرار داده است.
نویسنده، مطالب کتاب را به صورت کلی در سه فصل گنجانده است. فصل اول را به بررسی چکیدهی نظرات مکاتب بشری دربارهی معانی زندگی انسان اختصاص داده که در 6 بخش بدان پرداخته شده است. ضمناً به خاطر پرهیز از طولانی شدن مباحث کتاب، از بیان نظریات کل مکاتب به شیوهی جداگانه خودداری شده و اصل مبحث را بر مشترکات مکاتب بشری متمرکز و دربارهی معانی زندگی به آنها اکتفا شده است.
در فصل دوم نظر قرآن را دربارهی موضوعات فصل اول عرضه نموده و کوشش شده است محاسن این بینش را به شیوهی مستدل بیان نموده تا بشریت در سایهی رحمت آن به خوشبختی در دو جهان برسد.
در فصل سوم کوشش شده است شیوهی طرح ابتلاء در قرآن را به صورتی گسترده نمایان سازد و در آخر کتاب به آثار و نتایج فهم سنت ابتلاء بر زندگی بشر در زمینههای مادی و معنوی در دنیا و آخرت اشاره نموده است.
این کتاب جالب، در 292 صفحه و در سال 1396 در قطع وزیری توسط نشر احسان (کتابفروشی اسلامی) به چاپ رسیده است.
کتاب «کندوکاوی در اوضاع جهان و انحطاط مسلمانان (ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین)» یکی از مشهورترین کتابها و تألیفات سید ابوالحسن ندوی است که از نظر دامنهی انتشارات جهان اسلام گستردهترین، از نظر ترجمه به زبانهای شرقی و غربی، بیشترین و از نظر چاپ و نشر بالاترین کتابی است که تاکنون از چاپخانههای جهان اسلام درآمده و تاکنون بیش از 50 نوبت به صورت رسمی و غیر رسمی چاپ شده است.
این کتاب در پنج باب است که هر کدام از این بابها خود چند فصل است که به ترتیب زیر است:
باب اول: دوران جاهلی
فصل اول: بشریت در آستانهی مرگ
فصل دوم: نظام سیاسی و مالی در دوران جاهلیت
باب دوم: از جاهلیت به اسلام
فصل اول: شیوهی انبیا در اصلاح و دگرگونی
فصل دوم: سفر مسلمانان از جاهلیت به اسلام
فصل سوم: جامعهی اسلامی
فصل چهارم: پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم چگونه مواد خام جاهلیت را تبدبل به اعجوبههای انسانی کرد؟
باب سوم:
فصل اول: دوران زمامداری اسلامی
فصل دوم: انحطاط در زندگی اسلامی
فصل سوم: نقش رهبری عثمانیان
باب چهارم: عصر اروپا
فصل اول: اروپای مادی
فصل دوم: ملیگرایی و میهنپرستی در اروپا
فصل سوم: اروپا به سوی خودکشی
فصل چهارم: مصیبتهای معنوی انسانیت در دوران استعمار اروپا
باب پنجم: اسلام و رهبری جهان
فصل اول: خیزش جهان اسلام
فصل دوم: رهبری جهان غرب
نشر احسان این کتاب گرانقدر را در 400 صفحه و در سال 1396 در قطع وزیری به چاپ رسانده است.