يكى از ويژگیهاى عمومى هر ويراستار، چيرگى به زبان فارسىست. زبان در فارسى به چند دسته تقسيم مىشود: 1. زبان عادى؛ براى رفع نيازهاى روزمره بهكار مىرود. در اين زبان پيچيدگى و صنايع ادبى دشوار وجود ندارد. از اين زبان براى نوشتن كتابهاى كودكان استفاده مىشود. 2. زبان علمى؛ مختص مقالههاى علمىست و هدف اصلى آن، ارتقای دستاوردهاى علمى در علوم با شيوهاى شفاف و مستقيم است؛ زيرا هرگز نبايد با واسطه، مفاهيم را به ذهن خواننده رساند. ويژگیهاى اين زبان چنين است: ساخت منظم و منطقى دارد، واژه در معناى اصلى و حقيقى خود به كار مىرود و معناى مجازى و كنايى ندارد، مترادفها را براى مفهومى واحد به كار نمىبرند، مفاهيم و اصطلاحات مصاديق و مفاهيم آشكار و مشخصى دارند و بهجاى توقف بر سر واژگان، مستقیما به معنا میپردازد.3. زبان ادبى؛ به ويژه زبان شعر، زبانىست كه نشانههاى تصويرى دارد. در اين زبان، مخاطب پيش از آنكه به مدلول و معنى كلمات و تعبيرات دست يابد، به لفظ آن توجه مىكند. 4. زبان محاوره؛ به زبان عادى و عامیانه نزديک است، اما واژگان در آن میشكنند؛ براى نمونه: فعل مضارع شكسته مىشود. 5. زبان معيار؛ زبان رسمى هر كشورىست كه چنين تعريف مىشود: زبانى كه افراد كشورى مشخص- كه به گونههاى مختلف سخن مىگويند- آن را مهمترين وسيله ارتباطى ميان خود مىدانند. اين زبان -اغلب- زبان مكتوب و نوشتارى آنان است كه در مدرسه و رسانههاى گروهى، راديو و تلویزیون ترويج مىگردد.اين زبان پختگى اين را دارد كه هر مقصود فرهنگىاى كه در زبان است، بيان كند ولى توانايىهاى علمى را ندارد.